آیه 196 سوره آل عمران
<<195 | آیه 196 سوره آل عمران | 197>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(دنیا) تو را نفریبد چون بینی که کافران در شهرها به راحتی میگردند.
رفت و آمد کافران در شهرها [با وسایل و ابزار فراوان و شوکت ظاهری] تو را به طمع نیندازد.
مبادا رفت و آمد [و جنب و جوش] كافران در شهرها تو را دستخوش فريب كند.
جولان كافران در شهرها تو را نفريبد.
رفت و آمد (پیروزمندانه) کافران در شهرها، تو را نفریبد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
يغرنك: «لا يغرنك» يعنى نفريبد تو را. غرّ و غرور: فريب دادن است.
تقلب: قلب و تقليب: گردانيدن. تقلّب: گرديدن و تصرف در امور.
نزول
محل نزول:
اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است.
شأن نزول:
اين آيه درباره مشركين عرب نازل شده كه تجارت ميكردند و در نعمت و رفاه مى بودند، عده اى از مسلمين مى گفتند: دشمنان خدا در زندگى خوب و با رفاهيت بسر مى برند ولى ما در گرسنگى و بيچارگى مى باشيم.
فرّاء گويد: درباره يهوديان است كه براى تجارت به شهرها مى رفتند سپس خداوند اين آيه را نازل فرمود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«196» لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ
رفت و آمد كفّار در شهرها تو را فريب ندهد.
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 682
«197» مَتاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ
(بهرهى آنها از اين رفت و آمدها) متاع ناچيزى است، سپس جايگاه ابدى آنان جهنّم است كه بد جايگاهى است.
نکته ها
مشركان مكّه ويهوديان مدينه به خاطر مسافرتهاى تجارتى، سر وسامان داشتند، ولى مسلمانان به خاطر هجرت به مدينه و از دست دادن مال و دارايى وزندگى خود در مكّه و همچنين محاصرهى اقتصادى، در فشار و تنگنا بودند. اين آيه مايهى تسلّى آنهاست.
در روايتى از حضرت على عليه السلام آمده است: «ماخير بخير بعدها النّار» «1» خير و خوشىهايى كه به دنبال آن آتش باشد، ارزشى ندارند. لذّتهاى كوتاه مدّت و عذاب ابدى براى كافران، ولى سختىهاى موقّت و آرامش وآسايش ابدى از آنِ مؤمنان است.
پیام ها
1- انبيا نيز نياز به هشدار دارند، تا در معرض تأثير پذيرى قرار نگيرند. «لا يَغُرَّنَّكَ»
2- اعزام هيأتهاى سياسى، اقتصادى، نظامى، تشكيل جلسات و مصاحبهها از سوى دشمن، شما را فريب ندهد. «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا»
3- كاميابىهاى مادّى هر اندازه باشد، محدود و ناچيز است. «مَتاعٌ قَلِيلٌ»
4- كاميابىهاى كافران، نشانهى حقّانيت ومحبوبيّت آنان نيست. «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ (196)
شأن نزول: مشركان به عشرت بودند و مؤمنان به عسرت مىگذرانيدند. در خاطر ايشان گذشت كه چرا بايد بت پرستان در ناز و نعمت باشند و خدا پرستان در رنج و محنت؛ حق تعالى آيه شريفه نازل فرمود:
لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا: بايد مغرور نسازد و فريب ندهد تو را اى مخاطب، رفت و آمد آنانكه كافر شدند، فِي الْبِلادِ: در شهرها براى تجارت و جمع اموال و زخارف دنيا. خطاب به حضرت، و مراد امت مىباشند، كه از راه لطف، خداى تعالى ايشان را آگاه سازد كه موجبات نعمت كفار كه رفت و آمد در شهرهاست، شما را مغرور نسازد، چه برسد به نعمت آنها؛ و اين مبالغه است (تنزيل تقلب كه سبب نعمت است در محل مسبب كه نعمت باشد).
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ (196)
ترجمه
نبايد فريب دهد البته ترا رفت و آمد آنانكه كافر شدند در شهرها.
تفسير
پس از ورود پيغمبر (ص) بمدينه و ملحق شدن مهاجرين بآنحضرت بتدريج و تشكيل سلطنت اسلامى مسلمين بضيق معيشت و عسرت شديدى مبتلا شدند چون از خوف كفار جرئت مسافرت براى كسب و تجارت نداشتند و وسائل زراعت و فلاحتهم براى آنها مهيا نبود ولى كفار در كمال آزادى و رفاهيت عيش اشتغال بامور مزبوره داشتند و اين معنى بطبع مسلمين گران آمد و روايت شده است كه بعضى از آنها گفتند دشمنان خدا در ناز و نعمتند و ما در گرسنگى و عسرت و اين آيه و آيه بعد نازل شد كه اگرچه بر حسب ظاهر خطاب به پيغمبر است ولى مراد امتند چون ساحت مقدس آن حضرت اجل از آنست كه اعتنائى بدنياى دنى و ما فيها داشته باشد و خاطره بغير حق برايش روى دهد و ممكن است خطاب متوجه بهر كسى باشد كه چنين خاطره براى او روى داده و بنظر حقير با آنكه اين قبيل خطابات متعارف قرآن است براى اشاره بهمدردى پيغمبر (ص) با آنها و مزيد سكونت آنحضرت مخصوص
جلد 1 صفحه 555
بخطاب شده كه سايرين از سيره او سرمشق بگيرند و چنين خيالى بخود راه ندهند كه شايد كفار نزد خداوند محبوبتر از مسلمين باشند كه آنها را در نعمت و رفاهيت و اينها را در ضيق و عسرت قرار داده است و بدانند كه دنيا قابل دوستان خدا نيست و خداوند نعمت دائم براى دوستان خود تهيه نموده و ميخواهد آنها در دنيا مبتلا بزحمت باشند تا باستحقاق و لياقت فائز به نعيم جاودان شوند و اين خود تسلى خاطرى است براى آنها كه سيد كائنات هم با آنها در اين شدايد شريك است و آنها هم با آن حضرت در درجات آخرت و بهشت عنبر سرشت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي البِلادِ (196)
فريب ندهد تو را رفت و آمدن كساني که كافر شدند در شهرستانها براي كسب و استفاده و تفريح و تفرج و تحصيل مال و جاه.
خداوند تبارك و تعالي بمقتضي الحكمة كفار و معاندين را مشغول بنعم دنيوي فرموده و در اثر اينکه از خدا و آخرت دور افتاده مثل فرعون و قارون از حيث جاه و مال، و بسا مؤمنين قبطه آنها را ميخورند و حال آنكه تمام دنيا باندازه خردلي قيمت ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 196)
شأن نزول:
بسیاری از مشرکان مکه و یهودیان مدینه تجارت پیشه بودند، و در ناز و نعمت به سر میبردند در حالی که مسلمانان در آن زمان به خاطر شرایط خاص زندگی و از جمله مسأله مهاجرت از مکه به مدینه و محاصره
ج1، ص364
اقتصادی از ناحیه دشمنان نیرومند، از نظر وضع مادی بسیار در زحمت بودند، و به عسرت زندگی میکردند، مقایسه این دو حالت این سؤال را برای بعضی طرح کرده بود که چرا افراد بیایمان این چنین در ناز و نعمتند، اما افراد با ایمان در رنج و عذاب و فقر و پریشانی زندگی میکنند؟ آیه نازل شد و به این سؤال پاسخ گفت.
تفسیر:
یک سؤال ناراحتکننده- سؤالی که در شأن نزول بالا برای جمعی از مسلمانان عصر پیامبر، مطرح بود یک سؤال عمومی و همگانی برای بسیاری از مردم در هر عصر و زمان است، آنها غالبا زندگی مرفّه و پرناز و نعمت گردنکشان فراعنه و افراد بیبندوبار را، با زندگی پرمشقت جمعی از افراد با ایمان مقایسه میکنند، و گاهی این موضوع در افراد سست ایمان ایجاد شک و تردید میکند.
این سؤال اگر به دقت بررسی شود پاسخهای روشنی دارد که آیه مورد بحث به بعضی از آنها اشاره کرده است، میگوید: «رفت و آمد پیروزمندانه کافران در شهرهای مختلف هرگز تو را نفریبد» (لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 693.
- ↑ تفاسير روض الجنان و مجمع البيان.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 175.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.